به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، در ادامه سلسله گفت و گوهای دفتر امور ادیان و مذاهب مرکز ارتباطات و بین الملل حوزه های علمیه با چهره های حوزوی، با سرکار خانم دکتر معصومه ظهیری معاون فرهنگی حوزه های علمیه خواهران به گفت و گو نشستیم. عضو شورای بین الملل شورای فرهنگی اجتماعی زنان، مدیر کل امور بانوان و خانواده استانداری قم، مدیرگروه مطالعات زنان جامعةالمصطفی العالمیة (ص)، سرپرست معاونت فرهنگی تربیتی و مسئول تبلیغات بین الملل جامعةالزهراء (س) از جمله فعالیت های وی می باشد.
تاریخچه حضور بانوان در گفت وگوهای ادیانی و مذاهبی حوزه های علمیه را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنا به پیام قرآن کریم که "ما عَلَی الرَّسُولِ إلّاالبلاغ"، پیام رسانی جزء وظایف حوزه های علمیه قرار داده شده است. به همین منظور طبیعتاً این گفتگو میتواند درون گروهی باشد، یعنی بین جوامع اسلامی، فرق و مذاهب و همچنین میتواند بینادیانی باشد، بین اسلام و سایر ادیان، حتی با مکاتب بشری میتواند تحقق پیدا کند. به همین دلیل گاهی گفت وگوی حوزه ها با نحله ها و فرق مختلف در جنبه های مختلف تحقق پیدا می کند. مجموعاً اگر قرار باشد ما این گفتگو و این فعالیتها را تقسیم کنیم در سه بخش آموزشی، پژوهشی و فرهنگی و تبلیغی تحقق پیدا میکند که در هر بخش مربوط به آن طبیعتاً اختصاصات ویژه خودش را داراست.
· تاریخچه ای از اینکه حوزه های علمیه خواهران در گفت وگوهای ادیانی و مذاهبی بین المللی چقدر حضور داشته اند وجود دارد؟
بله. من بعد و قبل از انقلاب را باهم خدمت شما توضیح میدهم. اگر در پیشینیه تاریخی که از حوزه های علمیه ای که اسلاف و گذشتگان در آن به سر میبردند شاید باید برگردیم به نگاشت روایات، احادیث و آموزش هایی که طلاب می دیدند. میدانید که ما گستره وسیع هم جغرافیایی و هم فراوانی جذب طلاب را بعد انقلاب اسلامی داریم اما پیشینه و تاریخچه حوزه های علمیه، محصور در فعالیت های بعد از انقلاب اسلامی نیست. ما مکتب هایی را در قم داشتیم مثل مکتب توحید، مکتب علی، مکتب هجرت که اینها قبل از انقلاب تاسیس شد. مدرسه ای که بانو امین در اصفهان داشتند، مدرسه ای که در خراسان رضوی بود، اینها همه آموزش طلاب را داشتند. جالب است بدانید ما در خراسان رضوی و قبل از انقلاب، جذب طلاب غیرایرانی را داشتیم. طلاب غیرایرانی میآمدند و در آن حوزه مشغول به تحصیل بودند. بحث اعزام و حضور در مجامع بین المللی ابتداءاً به صورت فردی صورت می گرفت. یک فردی ارتباط پیدا می کرد با دانشگاهی یا یک همایشی یا کنگره ای، طبیعتاً ممکن بود خانم باشد یا آقا، اما اینکه این اعزام بهصورت هماهنگ و سازماندهی شده، تحقق پیدا کند پیشینه خاصی نداریم. من یک نکته ای را بگویم. بسیاری از فعالیتهای بانوان مسلمان و بانوان شیعه، خیلی نوشته و ثبت نشده است. مثلاً بخشی از مجلّدات بحارالانوار را آمنه بیگم خواهر مرحوم محمّدباقر مجلسی، دختر مرحوم محمدتقی مجلسی نوشته است ولی تا همین چند سده اخیر خیلی نام و نشانی از او نبوده است. یا حتی راویان حدیث شیعه و بانوان شیعه را کمتر ثبت و ضبط کرده ایم. این را من خیلی ندارم اما این در آستانه سالهای منجر شده به انقلاب اسلامی و ارتباط و تعامل بین کشورها، به خصوص کشورهای اسلامی، مثل مصر و عراق و کشورهایی که خودشان به نحوی حوزه داشتند شاید بانوان ارتباط اینگونه داشتند ولی ما خیلی از آنها اطلاع نداریم. مجموعه این فعالیتها و ارتباطات بعد از انقلاب اسلامی، در قالب سازمان هایی که مسئول اعزام و مسئول تبلیغ بودند، ثبت و ضبط شده و وجود دارد که اینها الحمدلله از فراوانی خوبی برخوردار هستند، هم در قالب فعالیتهای تبلیغی و ترویجی و هم در رابطه با فعالیتهای پژوهشی که به صورت مقالات، کتب و ارائه آنها در مجامع بین المللی است.
ظرفیتهای انحصاری حوزه های علمیه خواهران در فعالیتهای بینالمللی ادیانی و مذاهبی چیست؟
یکی از مسائلی که بسیار قابل توجه هست بحث موضوعات مربوط به زنان، نگاه اسلام نسبت به زن و نگاه مذاهب اسلامی نسبت به زنان و دفاع عالمانه از این نگرش است که ما باید مورد توجه قرار بدهیم. بعد از انقلاب اسلامی این مسئله خیلی مورد توجه قرار گرفته است. مثلاً در بعضی از نشست ها و همایشهایی که در کشورهای اسلامی مثل تونس، لیبی، مصر و عراق بعد از انقلاب برگزار شد، ما از ظرفیتهای حضور خواهران به خصوص خواهران زباندان و پژوهشگرانمان استفاده کردیم. متقابل هم بوده است، یعنی بعضاً آن بزرگواران تشریف آوردند ایران. فقط در رابطه با افغانستان بعد از جریان انقلاب اسلامی بیش از ۲۰۰ همایش مربوط به زنان برگزار شد که در بعضی از این ها طلاب ما هم شرکت کردند. این دو بخش دارد بخشی فردی بوده است یعنی ما اعزام هایی داشتیم به اروپا و آمریکا و بعضاً هم اعزامهای گروهی بوده است. این ظرفیت خیلی بیشتر از این است که ما داریم از آن نام میبریم. شاید آن نقطه مورد غفلت قرار گرفته شده، بهره گرفتن از این ظرفیت هاست. من سوال میکنم به نظر شما چند درصد از زباندان های ما احصاء شده اند، آموزش دیده اند، قدرت پاسخگویی به شبهات را دارند، قدرت حضور در مجامع بین المللی را دارند و کجا از اینها استفاده کرده ایم؟ این ظرفیت خوب طلاب فارغ التحصیل که بعضاً در رشته های دانشگاهی هم تحصیل کرده اند است. اینها الحمدلله هم به علوم اسلامی و هم به علوم انسانی همچون جامعه شناسی و روانشناسی آشنایی دارند ولی از این ظرفیت خوب بهره نگرفته ایم.
· آیا وجود نهادهایی که مسئولیت خاص در زمینه ادیان و مذاهب و تقریب دارند از حضور و فعالیت های حوزه علمیه خواهران کفایت می کند؟ آیا حضور قوی و مستقل حوزه های علمیه خواهران در این فضا را لازم و ضروری می دانید؟
ببینید نهادهایی که بعد از انقلاب تاسیس شد و متولی امور فعالیت های بین المللی هستند، همه شان یک بخش خواهران هم دارند. مثل مجمع جهانی اهل البیت (ع)، مثل مجمع تقریب، مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات و نهادهای مردمی و سازمانهای مردم نهادی که در این زمینه فعال هستند، بعضاً مستقلاً به صورتی که خود خواهران آن را اداره می کنند و بانوان حوزوی در بخشی از آنها فعال هستند. منتها یک حصر و انحصاری در رابطه با اعزام و تبلیغ در خارج از مرزهای جغرافیای وجود دارد. تعدادی از خواهران ما همراه با همسران خودشان این اعزام را داشته اند که آن بخش از فعالیت های خواهران ما در سایه فعالیت های آقایان اعزامی دیده شده است. اساساً ما گزارش مستقلی از فعالیتهای خواهران نداریم. من برای شما مثال میزنم؛ بعضی از روحانیونی که در خارج از کشور سکونت داشتند، خانم آن آقا، تحصیل کرده حوزه، مسلّط به زبان و فعال علمی حضور و فعالیت در آن کشور داشته است اما بهصورت مستقل ما هیچگونه گزارشی از ایشان یا نمیدیدیم و یا نداشتیم درحالیکه اگر فعالیت های اجتماعی، فعالیتهای عام المنفعه، ارتباط با مجامع علمی آن کشور، در حد و اندازه آقایان اعزامی نبوده، کمتر حتماً نبوده است. در بعضی از موارد به دلیل رغبتی که دیگر کشورها به حضور یک بانوی مسلمان دارند، اساساً نوع پوشش بانوی مسلمان و نوع ارتباط و تعامل او جلب توجه می کند برای دیگر ادیان، دیگر مذاهب و حتی لائیک ها. یک بخشی داریم به عنوان مرکز آموزشهای کوتاه مدت در المصطفی (ص). من در آن ایام مسئول بخش گروه زنان و خانواده بودم. در یکی از همین سفرهایی که عزیزانی داشتند که ظاهراً این ها مقید به دینی از ادیان آسمانی نبودند و گروه هم ترکیبی بود و تعدادی از آنها از استرالیا بودند و تعدادی از بعضی کشورهای اروپایی و آسیایی بودند، خیلی برای من جالب بود در آن گروه ترکیبی، یک مسلمان فرانسوی داشتیم که به دلیل تقید به حجابش، او را از محل کارش می خواستند اخراج کنند و ایشان از پزشک خودش گواهی گرفته بود که حتماً باید سر و گوش خودش را بپوشاند و به این نحو ایشان پوشش خودش را حفظ کرده بود. این خیلی برای من جالب بود. در همان گروهی که هم مسلمان بود، هم مسیحی بود و هم کسانی بودند که مقید به هیچکدام از ادیان نبودند، ارتباط و تعامل با اساتید حوزه های علمیه برای آنان بسیار جالب بود. ما یک نشست آنجا برای اینها برگزار کردیم و چند نفر از خواهران را در رشته های مختلف آوردیم. مثلاً خواهرانی که کلام خوانده بودند، خواهرانی که مطالعات زنان خوانده بودند و دو نفر از خواهرانی که مترجم بودند. یکی از آنها خواهری رنگین پوست از بنت الهدی بود که ایشان مسلّط به زبان فرانسه بود. میدانید که بسیاری از آفریقایی ها زبان دومشان زبان فرانسه هست. ایشان مسلّط به زبان فرانسه بود و یکی از خواهران ایرانی که همکار خودمان بود به انگلیسی ترجمه می کرد. برای آنانها خیلی جالب بود که یک رنگینپ وستی آمده اینجا، دارد تحصیل میکند و سطح تحصیلاتش در حدّ دکترا است. خواهر آفریقایی مان برگشتند به وطنشان و فعال هستند آنجا، هم فعال اجتماعی هستند و هم فعال در رابطه با تبلیغ دینی. خب این حضور و دیدن بانوی مسلمان عالمه پژوهشگر، مبلّغی که به زبان و ادبیات آنها آشناست و دارد صحبت می کند خیلی جالب بود. این ظرفیت است. ما بارها در جمع فعالین عرصه بین الملل بعد از انقلاب اسلامی و نهادهای بین المللی و حوزه ها صبحت کرده ایم و گفته ایم از ظرفیت خواهران حوزوی استفاده کنید در مجامع بین المللی. اصلاً حضور با پوشش اسلامی و مقیّد به اخلاق و تخلّق و ارتباطات این خودش تبلیغ است. نکته بعدی حضور تعاملی و مرتبط خواهران ما در مجامع بین المللی از جهت ذهنیتی است که ادیان دیگر نسبت به اسلام و زن مسلمان دارند. الان پاشنه آشیل و نقطه فشاری که دیگران نسبت به ما دارند بحث زنان و خانواده است. اولین سوالی که همان خانمی که از کانادا آمده بود از ما پرسید این بود که شرائط خانوادگی شما چطور است؟ ما هرکدام گفتیم ما خانواده داریم، این تعداد بچه داریم و از این دست مسائل. برایشان جالب بود و اولین چیزی که از ما سوال می کردند این بود که شوهران شما چند همسر دارند؟ خانم های ما گفته بودند خب معلوم است یک همسر، مگر باید چند تا همسر داشته باشند؟ بنابراین میخواهم بگویم که ذهنیت آنها واقع بینانه نیست. یکی از عرصه هایی که زن مسلمان میتواند در آن حضور پیدا کند، معرفی سبک زندگی اسلامی بر گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) و سیره اهلبیت (ع) است بخصوص برای ما شیعه ها، که برای ما الان شده سبک و الان میتوانیم آن را عرضه کنیم. من خیلی با خانمهای غیرایرانی گفت و گو، نشست و مصاحبه داشته ام. مثلاً یک نشریه هست در وین همین چند روز پیش زنگ زده بودند. مصاحبه گر هم یک خانمی بود به زبان فارسی صحبت میکرد. فکر می کنید بیشترین سوالی که از ما می کنند چیست؟ از ما سوال می کنند شما چند ساعت اجازه دارید که فعالیت خارج از خانه داشته باشید؟ می گفتیم ما در سیستم اداری خودمان ساعت کاری داریم. می پرسیدند شما مشکلی ندارید به عنوان یک خانم حوزوی از این جهت که آیا پدران یا همسران شما اجازه فعالیت به شما میدهند؟ سوال دیگرش این بود بچه های شما درس می خوانند؟ حالا فکر کنید یک خانمی در قرن ۲۱ از شما سوال میکند شما به عنوان مسلمان به فرزندانتان اجازه تحصیل می دهید؟ به نظر شما این سوالات ابتدایی که معرف سبک زندگی ما برگرفته از سیره اهلبیت (ع) هست چه کسی باید برود خارج از مرزهای جغرافیایی ما در گفتگوی بین ادیانی و حتی مکاتب بشری که الان بعضاً طرفداران خودش را دارد، در ملل و نحل و فرای مرزهای جغرافیایی ما این را عرضه کند؟ یک بخشی از این ظرفیت با تغییر نگاه حاکم بر حوزه باید بیشتر فراهم شود. حضرت امام (ره) وقتی داشتند برای گورپاچف پیام می فرستادند، این پیام را اگر آیت الله جوادی حفظه الله تعالی با تیم مردانه هم به تنهایی می فرستادند محقّق می شد، اما همراهی بانو، پیامرسان بود. این مهم است. پس دو بخش شد. یک بخش استفاده از ظرفیت حوزه های خواهران در انتقال پیام های دینی در بخش زنان و خانواده. بخش دوم، اثر تبلیغی حضور زنان در جمع تیمهای تبلیغی. بخش سوم استفاده از ظرفیت علمی، آموزشی، پژوهشی و رسانه ای بانوان ما، نه فقط انحصار در بحث مسئله زنان و خانواده، استفاده از تخصصهای بانوان ما. به نظرم می رسد که حوزه باید با مراکز علمی داخلی ارتباط برقرار کند و در همایشها و کنگرهها و نشستهای علمی خارج از کشور که انحصار به مباحث دینی ندارند از ظرفیت خواهران حوزویای که در رشته های دانشگاهی نیز تحصیل کرده اند میتوانیم استفاده کنیم. به عنوان نمونه ما خانم پزشک متخصّص قلبی داریم که ایشان مشغول به تحصیل در سطح چهار حوزه هستند. بهنظرم میرسد که ما میتوانیم در یکی از همایشهایی که مربوط به علوم انسانی و پژشکی هست، زمینه حضور این بانوی تحصیل کرده حوزوی را که متخصّص در یکی از رشته های دانشگاهی است فراهم کنیم. این مورد مربوط به پزشکی بود. خواهران متخصّص در رشته های علوم انسانی هم در حوزه هستند که باید زمینه ارتباط و تعامل بین المللی ادیانی ایشان را فراهم کنیم. این نیازمند تلاش، همافزایی و همدلی است که بتوانیم به این اهداف برسیم. حرف اول ما این است که ذهنیت ها نسبت به خواهران، زنان و حوزه های علمیه خواهران باید تغییر کند. ما بعد از انقلاب اسلامی گامهای خوبی برداشتیم. با نظرات بلند حضرت امام (ره) و حضرت آقا در رابطه با حضور و فعالیت زنان، نگاه ما به فعالیت زنان از آن نگاه تهجّرگرایانه، محدود و کناره گیری زنان یا نگاه تجدّدگرایانه، فرنگی مآبانه، مدرنیسم و پست مدرنیسم و استفاده ابزاری از زن، به یک الگوی سومی رسیدیم که زنان، با استعداد و توانمندیها و خلاقیت خودشان میتوانند در همه عرصه ها حضور داشته باشند. بله بحث همسری و مادری و اسکان و آرامش اولویت است ولی منافات ندارد. یکی از دوستان من میگفت: نمیدانم چرا هرکسی که می آید این طرف فکر میکند اول باید گویش و پوششش را تغییر دهد. هرکس میتواند با همان سبک و سیاق زندگی خودش، مدل گویش و پوشش خودش در این کشورها حضور پیدا کند. این تحفّظ را حوزویان ما در گفتگوی بین ادیان و مذاهب میتوانند حفظ کنند و با این مدلی که ما ارائه میدهیم به نظرم میرسد که هم ایران را میتوانیم معرفی کنیم، هم اسلام را، هم بانوی مسلمان ایرانی را میتوانیم پیش از گذشته معرف باشیم.
· سازمانهایی که وجود دارند میتوانند این امور را انجام بدهند. چه ضرورتی دارد خود حوزه علمیه خواهران در فعالیتهای ادیانی و مذاهبی وارد شود؟
نه من معتقد به این نیستم که حتماً حوزه علمیه باید این کار را انجام بدهد اما به نظرم میرسد که شناخت متولیان امور فرهنگی عرصه بین الملل از حوزه های علمیه، خیلی کم و ناقص است. عجیبتر این است که ما بین خودی های خودمان هم خیلی نتوانستیم ظرفیت های حوزه خواهران را معرفی کنیم. شاید یک اشکال همین گسلی باشد که بین حوزه خواهران و حوزه برادران وجود دارد. ببینید شما الان در دیگر ادیان، این تحفظ و فاصله بین زنان و مردان را دارید. کلیسا هم آموزشهایی که دارند، آموزش مشترک نیست. یعنی آموزش بخش خواهرانشان از آقایان جداست اما این جدایی حوزه علمیه خواهران و برادران باعث شده که سیاست یکسانی نداشته باشیم، فعالیت یکسان نداشته باشیم، حضور یکسان نداشته باشیم. به نظرم یک خلائی هست که باید این شکاف را پر کنیم. اخیراً شورای سیاستگذاری حوزه های علمیه خواهران دیداری با مراجع عظام داشتند. در بعضی از این دیدارها نه تنها شناخت نبود، بلکه ظرفیت های موجود را هم باور نداشتند. این عدم باورمندی یا باور ناقص یا باور کم باعث شده که ما نتوانیم این تعامل را داشته باشیم. من برای شما مثال بزنم. بحث اربعین حضور در یک جامعه بین المللی با مدیریت شیعه است که اختصاصی به حضور فقط شیعیان ندارد. تا چند سال پیش اصلاٌ برای حضور بانوان حوزوی مجوّز نداشتیم. یک علامت سوالی بود. خب یک عده ای رفتند دیدند که اربعین حصر مردانه و زنانه ندارد. از نوزاد تا پیرمرد و پیرزن ۹۰ ساله در این عرصه حضور دارند. به نظر ما حضور مبلّغات زباندان، مفید و موثر است. به سختی داریم این گام را بر میداریم. به خصوص در دو سال اخیر تلاش کردیم حضور زباندانان، کسانی که مطالعات در بحث زنان و خانواده و سبک زندگی اسلامی دارند و فارغ التحصیلان رشته های دیگر را داشته باشیم. این حرکت خوبی است. احساس میکنیم در گام دوم انقلاب اسلامی باید بلندتر گام برداریم. با سرعت بیشتری این مسیر را طی کنیم تا بتوانیم به چشم انداز پیشرو و اهداف غائی خودمان نزدیکتر بشویم. برای تحقّق اهداف، فاصله زیادی هست. لذا نکته ای که عرض کردم در رابطه با این خلاء و گسل بین حوزه خواهران و حوزه برادران، نیاز به همافزایی دارد. نیاز به یک مدیریت یکسان دارد. الحمدلله به همّت آیت الله اعرافی ما شورای هماهنگی نهادهای حوزوی را داریم. حوزه برادران، حوزه خواهران، دفتر تبلیغات انقلاب اسلامی، جامعةالمصطفی العالمیة (ص)، سازمان تبلیغات و مرکز خدمات در این شورای هماهنگی عضو هستند. این که بزرگان، اساساً حوزه خواهران را در کنار حوزه برادران پذیرفته اند و یک عضویت رسمی به آن داده اند جای تقدیر دارد. اگرچه در بسیاری از این جلسات هنوز آقایان حضور دارند به نمایندگی از حوزه علمیه خواهران. من همین اخیراً یک جلسه ای را برگزار کرده بودم. مدیران همه استانها حضور داشتند. ۲۸ استان تابع مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران است و ما ۵۰۰ مدرسه داریم. بحمدالله توفیق حاصل شده است که مدیر مدارس ما خانم هستند ولی در مراکز استانها، غیر از چند استان، مدیران استانی ما خانم نیستند. همه آقا هستند. مهمان بزرگواری که آمده بودند سوال کرده بودند خانم ها کجا هستند؟ اینجا مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران است. گفتیم همین عزیزان هستند، اینها مدیران حوزه های علمیه خواهران هستند. برایشان بسیار تعجب برانگیز بود. البته با آمدن حجت الاسلام حاج آقای بهجت پور گام خوبی برداشته شد و دو نفر از معاونین خودشان را از بین خانمها انتخاب کردند. چند نفر از مدیران استان را خانم گذاشتند. نگاهشان به فعالیتهای بین المللی مثبت است. ترغیب به زباندانی، استفاده از ظرفیت زبان دانها و ارتباط بین الملل گامهای خوبی برداشتند. کارهای خوبی انجام شده است ولی به نظر میرسد چهل سال بعد از انقلاب اسلامی، این اندازه کار کردن، هنوز یک علامت سوال و تعجب بزرگ را در مقابل خودش دارد به اینکه اول انقلاب با آن نگاه بلند حضرت امام و حضرت آقا، باید به دستاوردهای بهتری میرسیدیم.
· اشاره داشتید به نوع نگاه به فعالیت زنان. آیا موانع دروندینی برای مشارکت بیشتر زنان در فعالیت های ادیانی و مذاهبی وجود دارد و این موانع به نظر شما چه هستند؟
بله. ببینید دو بخش هست. همینطور که شما فرمودید موانع درون دینی. یک بخش از موانع، سلایق و نگاه های فردی متولیان امر است. ما در جلسه ای که با مسئولین و مدیران متولی امور حوزه های علمیه خواهران داشتیم، احساس کردیم این نگاهها یک توقفی داشته است. همان نگاهی که ما از زندگی بانوی مجتهده امین در سالهای قبل از انقلاب داریم، همان مکتب خانه های قدیمی که به سختی آنهم با همت خود زنان، با پشتکار و اصرار خود خانمها تشکیل می شد و البته حمایتهایی که نمایندگان حضرت امام (ره) داشتند. احساس میکنم که این نگاه جلو نیامده است. پس یک بخشی از آن فضاسازی، تنویر اذهان و تغییر فرهنگ حاکم نسبت به زن مسلمان، متدیّن و انقلابی حوزوی هست. این یک بخش. بخش دوم نیز باورمندی خود خواهران است. من احساس می کنم اعتماد به نفسی که باید در بانوان حوزوی ایجاد می کردیم، به دلیل نگاه با محوریت آقایان نتوانستیم ایجاد کنیم. من برای شما مثال میزنم. به فارغ التحصیلان دانشگاه بعد از چهار سال تحصیل می گویند ایشان مدرک لیسانس گرفته است و طبیعتاً هم به تبع رشته اش، مثلاً در برخی رشته های علوم پزشکی جان مردم را در اختیار او میگذارید. هوش بریهای ما در حدّ لیسانس درس می خوانند اما به آنان اعتماد میکنید و در اتاق عمل، کنار پزشک متخصّص بیهوشی به او شغلی را می دهید، کاری میدهید مسئولیتی را واگذار میکنید و او نسبت به کار خودش تعهّد دارد چون تخصّصش را باور کرده اید. همینطور مهندس عمرانی که چهار سال درس خوانده است ممکن است یک ساختمان با شرائط ویژه را در اختیار او نگذارید اما او برای شما طراحی میکند. این اعتماد و پذیرش تخصّص و باورمندی نسبت به جایگاه او ایجاد شده است. اما طلبه فارغ التحصیل ما پس از مثلاً هشت یا نه سال و اتمام سطح دو و سطح سه، هنوز این باور و اعتماد به نفس را به او نداده ایم که تو یک آدم متخصّص هستی. متخصّصی هستی که تحفّظ و تعهّد تو شاید بیشتر از دیگران باشد. به علت تقیدهایی که نسبت به آموزه های دینی و آبشخور زلال وحی که داری، نسبت به آن چیزی که از سبک زندگی دینی آموختی. این اشکالی است که به نظرم اعتماد به نفس بانوان و این باور را در آنها تقویت کنیم. البته یک بخشی هم این است که باید عرصه و بستر برای فعالیت طلابمان را فراهم کنیم. فعالیت های اجتماعی حصر در اشتغال ندارد. اما من به عنوان معاون فرهنگی و تبلیغی مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران کشور، در بحث فراهم کردن تفاهمنامه ها با نهادهایی که متولّی امور فرهنگی و تبلیغی هستند خیلی تلاش میکنم. ما الان ۱۶۴ سازمان مردم نهاد ایجاد کرده ایم. جالب این است تعدادی از مسئولین این سازمانهای مردم نهاد، همین خواهران زبان دان ما هستند که در عرصه بین الملل چه در فضای مجازی چه در فضای رسانه ای و چه در رسانه های نوشتاری دارند تلاش میکنند. بخش دیگر اینکه مردم از قدیم، حوزه ها را حمایتگر می شناختند. یعنی آقایان و خانم های حوزوی کارهای عام المنفعه انجام میدادند. بعد از انقلاب اسلامی این کارهای حمایتی را سپردیم به نهادهای برخاسته از انقلاب اسلامی. حضور خواهران طلبه ما در این کارهای عام المنفعه و امور حمایتی بسیار خوب است و مردم اقبال می کنند. یک بخشی از این ها، در همین بحث فرق و مذاهب و بحث ادیان مطرح میشود. ما در کشور خودمان مردمی را داریم که متعلّق به دینی غیر از دین اسلام و مذهبی غیر از تشیع هستند. یکی از کارهایی که باید انجام بدهیم این است که زمینه های گفت و گوی بین اینها را فراهم کنیم. به جای کارهای سلبی، در بعضی از موارد نادری که ارتباطی به هرحال با جریان خاصی دارند، باید زمینه گفت و گوی داخل همین مرزهای جغرافیایی خودمان را هم فراهم کنیم.
· هدف گذاری، نقشه راه و مدل حضور بانوان مدرّس و مبلّغ در مراکز علمی و دینی خارج از کشور چگونه باید باشد؟
بخشی از اینها را در ابتدای صبحتم خدمت شما عرض کردم. ما اصلاً چیزی تحت عنوان اعزام و اعزام بین المللی در حوزه های علمیه خواهران نداریم. این ضعف، خلاء و نقص وجود دارد. بنابراین کار اعزام برای تبلیغ به نهادهای متولّی امور اعزام مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات، مجمع جهانی اهل بیت (ع)، مجمع تقریب و بخش بین الملل حوزه های برادران سپرده شده است.
· آماری دارید که در سالهای گذشته چه تعداد از خانم های حوزوی اعزام داشته اند؟
نه من اطلاعی ندارم. به همین دلیل عرض می کنم اصلاً آمار مشخصی از اعزام های فردی که تحقّق پیدا کرده است نداریم، چون آنها خودشان را موظّف نمی دانند بازخورد و گزارش ها را به ما بدهند. این یک بخش است. بخش دوم این است که معمولاً اینطور بوده که زوج ها را اعزام می کنند. اصلاً برای من سوال است چرا خواهرِ تنها یا حتی تیم خواهران اعزام نمی شوند؟ معمولاً ترجیح میدهند یک آقایی که دارند اعزام می کنند اگر خانمش زباندان یا فارغ التحصیل حوزه هست، او را به همراهش بفرستند. ما اصلاً تیم های اعزامی که یا اختصاصاً متشکّل از خواهران باشد یا مشترک باشد، تیم اعزامی که حالا چهار آقا دارد میرود دو خانم هم همراه آن تیم باشد با تمام تحفّظ های اخلاقی و تعهدی که الحمدلله در خواهران ما هست، ما این را نداریم. این نقص وجود دارد.
اگر اینطور باشد دیگر حرف از هدف گذاری و نقشه راه و مدل خیلی معنادار نیست. تا حالا شده که شما از آنها آمار خواسته باشید اما بگویند ما موظّف نیستم گزارش بدهیم؟
بله اخیراً با نماینده حضرت آقا در مجمع جهانی اهل بیت (ع)، حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای رمضانی دیدار داشتیم. ظرفیتهای خودمان را معرفی کردیم. ما با سازمان فرهنگ و ارتباطات از دیرباز تا کنون ارتباط داشتیم. یک طرحی داشتند تحت عنوان سفیران نور که ما تعدادی را معرفی کردیم پرونده های زبان دانی برایشان باز کردیم. در مجمع تقریب اصلاً بخش خواهران دارند و در همین کنفرانس وحدت، تعدادی از خواهران ما شرکت می کنند. همه این ظرفیتها را آنها مطلع هستند. منتها احساس میکنم انحصار تبلیغ خارج از کشور، ولو محدود، به آقایان درست نیست. من برای شما مثال بزنم. در یکی از کشورهای اقمار آزاد شده اتحاد جماهیر شوروی سابق، یک همایشی بود در رابطه با بحث زنان و خانواده. اعزامیهایی که از ایران رفته بودند همه آقا بودند. آنها سوال کرده بودند که شما خانمی ندارید که در بحث زنان و خانواده کار کرده باشد. اینها وقتی برگشته بودند و گزارش سفر میدادند خودشان با یک حالت خجالتی میگفتند که چرا کارشناس خانم همراه نداشتیم؟ ما در همین کشورهای اطراف خودمان حتی، به ندرت اعزام خواهران را داریم. این ضعف باید برطرف بشود. اگر نیاز به بازنگری در قوانین و آیین نامه ها و اساسنامه ها است باید صورت گیرد. ما الان درحال هدف گذاری هستیم. ما با همین دیدارها، با فراهم نمودن زمینه تفاهمنامه ها و معرفی این ظرفیت؛ مهمترین بحث این است. من در ایام اربعین گفتم: ما به هفت زبان زنده دنیا، زباندان داریم که تعدادی از اینها مسلّط هستند و در یکی از حوزه های تهران، ما دپارتمان زبان داریم، به نظرم دپارتمان زبان فرانسه دارد، اصلاً با یک علامت سوالی که آیا واقعی هست و وجود دارد یک همچنین چیزی نگاه می کردند. تلاش زنان همیشه اینگونه بوده که ابتداءاً اول باید خودشان را معرفی و ثابت کنند و بعد باور طرف مقابل ایجاد بشود. این در طول تاریخ بوده و الان هم هست ولی الان ما داریم هدف گذاری میکنیم، معرفی کنیم ظرفیت ها را و از ظرفیت های موجود استفاده کنیم و بر مهارت و تخصص ها و تنوع آموزش های خواهران خودمان نیز بیفزائیم. تعدادی از زباندان های ما خیلی در بحث رشته ها تخصص کافی ندارند، بخصوص گفتگوی بین ادیان.
· برای پرورش نیروی متخصّص ادیانی یا مذاهبی در حوزه علمیه خواهران برنامه ای وجود دارد؟
علاوه بر وجود برخی رشته های مرتبط با ادیان و مذاهب در مراکز حوزوی خواهران، تعدادی از فارغ التحصیلان و دانش آموختگان دوره عمومی حوزه ها، الان در دانشگاه های مرتبط با ادیان و مذاهب در حال تحصیل هستند. این هم یک ظرفیت است ولو تعداد زیاد نیست. امیدواریم تاسیس رشته در سطح سه و چهار هم داشته باشیم. این هم جزء چشم انداز آینده هست که ما رشته ای را در مورد مباحث ادیان و مذاهب داشته باشیم چون همه کسانی که مشغول به تحصیل می شوند سطح سه و چهار هستند. دوره های عمومی و سطح دو تحصیلات ما، پنج سال حوزه است برای طلابی که بعد از دیپلم می آیند و برای طلابی که از سیکل یعنی متوسطه اول وارد حوزه های علمیه خواهران می شوند هفت سال است. بنابراین بعد از این دوره می توانند در رشته های تخصصی ادامه تحصیل بدهند. این هم جزء چشم انداز و برنامه های آینده ما هست که نگاشت آن در برنامه پنج ساله حوزه های علمیه خواهران انجام شده است.
· انتظارات شما از مرکز ارتباطات و بین الملل حوزه های علمیه و نهادهایی که اشاره فرمودید چیست؟
آشنایی بیشتر، شناخت، تفاهم، ارتباط و فراهم آوردن زمینه حضور، بهره مندی از طلاب خواهر، و انحصار ندادن به بحث حتی زباندانی. در گروه های اعزامی آقایان هم الزاماً بحث زباندانی نیست. ما می توانیم ترکیبی داشته باشیم مثلاً گروه های بهره گیری از خواهران متخصّص رشته های گوناگون، به اضافه همراه کردن مترجم یا زباندان و همچنین زمینه سازی برای حضور در کنگره ها، همایش ها، نشست های علمی، بازدیدهای علمی. الان بحث جهانگردی، معرفی کشورها در قالب همین ارتباط های توریستی، جزء صنعت های معروف دنیا است. نیازی نیست که شما حتماً بروید در یک کشور دیگر، فقط در همایشی شرکت کنید. می توانید همین بحث توریست مذهبی را هم داشته باشیم در قالب جهانگردی آثار خودمان را معرفی کنیم، در قالب بروشور، عکسها، و گفتگوها و همچنین بازدید از بناهای تاریخی که جنبه ادیانی دارد. اینجا گفتگوهای خوبی هم میتواند صورت بگیرد و این ارتباط و تعامل را داشته باشیم. بسترسازی جهت دستیابی به تمدن و صلح جهانی اسلام مطمئناً فقط به دست مردان سپرده نشده است. سهم زنان در این عرصه زیاد است. این سهم را ببینیم. این سهم را تخصیص بدهیم و این باور را در دو جنس ایجاد کنیم که باهم میتوانیم اینکار را پیش ببریم و به آن اهداف غائی برسیم. این در ابتدا نیاز به گفت وگوی درون گروهی خودمان دارد. ابتدا خودمان به وفاق، به این باور برسیم. این همدلی و همراهی برای تعریف راهبردها لازم است. این وفاق ابتداً باید در ذهنها ایجاد بشود و ذهنیت هایی مثل "نمیتوانید"، "نمیشود"، "تحفّظ های شما باعث می شود برای ما هم محدودیت ایجاد کند" پاک بشود. نه خانمها برای آقایان محدودیت ایجاد میکنند و نه آقایان برای خانمها. حضور در میدان اختصاص به جنسیت خاصی ندارد گرچه ممکن است ماموریت های ما یکسان نباشد. اگر ما طلابمان را ماموریت محور تربیت کنیم آن وقت این نگاه محصور و محدود را مطمئناً دیگر نخواهیم نداشت. یکی از برنامه های ما، ماموریت محور تربیت کردن طلاب است. یکی از مأموریت های ما گفتگوی بین ادیان و مذاهب است. مطمئناً یکی از ماموریت های ما ارتباط و تعامل با دیگر کشورها و دیگر ادیان و دیگر مذاهب هست. این ماموریت محوری را باید با یکدیگر بنویسیم، واکاوی، بازنگری، اگر آییننامهای، برنامه ای، فعالیتی نیاز به واکاوی دارد در آن تغییر ایجاد کنیم. تحول در حوزه، به تحول در حوزه برادران محدود نمی شود. نگاهها و برنامه ها نسبت به عرصه عمل حوزه خواهران باید تغییر پیدا کند. تحول در حوزه فقط فکر و نوشتن و طراحی کردن آیین نامه ها نیست. عرصه عمل ما بیشتر نیاز به تغییر و تحول دارد.
خیلی متشکرم. اگر مطلب دیگری دارید می توانید بفرمایید.
من از شما ممنونم به خاطر حساسیتی که در مرکز ارتباطات و بین الملل حوزه برادران ایجاد شد؛ به اینکه نگاهی به عرصه بین الملل حضور خواهران هم داشته باشند. ضرورت حضور خواهران اگر به اندازه ضرورت حضور آقایان نباشد کمتر نیست. آسیب ها درحال زنانه شدن هستند. نه فقط در مرز جغرافیایی ایران، در خارج از مرزها هم اینگونه هست. آسیب هایی که خانواده را تهدید میکند در بخش زنان درحال بیشتر شدن است. عرصه حضور زنان برای استیفای حقوقشان موضوعیت بیشتری دارد پیدا میکند. اگر ما در این صحنه ها و این ابعاد حضور پیدا نکنیم دچار یک عقب ماندگی ای بیش از عقب ماندگی گذشته میشویم. به همین دلیل است که فکر می کنم باید برنامه ریزی هایمان دقیقتر باشد. سخن یکدیگر را بشنویم. گوش شنوا باشیم و این نگاه جنسیتی را تبدیل به نگاه فراجنسیتی، به نگاه انسانی استعدادمحور و قابلیت محور کنیم. توانایی ها را ببینیم و شایسته سالاری داشته باشیم. اگر ضعفی در بین زنان میبینیم این ضعف در جنس مقابل هم هست. ضعفها را در هر دو جنس برطرف کنیم. قوّتها را در هر دو جنس ببینیم. این نگاه باید در حوزه ها بیشتر تعمیم پیدا کند و حساسیت ها از بین برود. بابت فراهم کردن این گفتگو، نگاه کمالم حور و بلندای نگاهتان ممنونم.